ضد فراماسونری
یک شنبه 3 مهر 1390برچسب:, :: 23:40 ::  نويسنده : مدیر وبلاگ

 

 استراتژي ها و آنتی استراتژی های ناکام غرب

 

 

 

شايد در طول تاريخ کمتر اتفاق بيافتد کشوري همچون ايران اينچنين هدف استراتژي هاي گوناگون کشورهاي متخاصم علي الخصوص غرب قرار گيرد.

 

 گويا ايران آزمايشگاهي است که تمام آنچه را در آکادمي هاي علوم سياسي فراگرفته اند و بعضاً برخي استراتژي هاي نو ظهور را براي اولين بار در اين کشور امتحان نموده و به اجرا گذارند.

 

البته اين مسئله نشانگر سردرگمي دشمن در مواجه با ملت بزرگ ايران است که از هر وسيله ممکن براي تضعيف آن بهره مي برد.

اما نکته جالب اينجاست که برخي از اين استراتژي ها و راهبردهایی که غرب علیه نظام اسلامی ایران طراحی می کند، استراتژي‌های پیشین خود را عملا نا کارآمد کرده و به ANTI Strategy عليه خودشان تببدیل می کند.

تغيير مواضع جمهوري اسلامي ايران در سياست خارجه و اتخاذ استراتژي تهاجمي به جاي تدافع و سنگرگيري محض، روابط کشورمان با دنياي غرب را وارد فاز جديدي نمود به نحوي که ما شاهد تغيير شگرف در نوع، شکل و ميزان راهبردهاي مورد استفاده از سوي آنان عليه ايران بوديم.

به عقيده حقير با روي کار آمدن دولت مکتبي نهم، افزايش ناگهاني و غير منتظره قيمت نفت که برخي آنرا پايا و ماندگار تلقي مي کردند، به نوعي عادي سازي شرايط بحراني براي مردم جهان بود، به عبارتي ديگر نخستين پيامد تحريم و يا جنگ با جمهوري اسلامي را مي بايست در افزايش قيمت نفت جستجو کرد. لذا اتاق فکر استکبار جهاني و صهيونيسم (بخوانيد فراماسونري)با افزايش قيمت نفت از طريق تقاضاي کاذب در بازار وبه قول اقتصاد دانان "سفته بازي " سعي در عادي سازي و آزمايش شرايط پيش بيني شده نمود.

در اين صورت هرگونه افزايش قيمت نفت در اثر حمله به ايران نه يک امر تازه بلکه مسئله اي بود که قبلا هم درشرايط غير جنگ (صلح) اتفاق افتاده بود و از فشار افکار عمومي جهاني بر آغاز گران جنگ مي کاست. لذا همانگونه که ديديد برخلاف پيش بيني برخي سياستمداران قيمت نفت دوباره پايين آمده ودر محدوده 60 - 50 دلار ثابت گشت.

در مقابله با دولتي که علاقه ندارد با دشمنانش در زمين خودي بازي کند و سياستي تهاجمي را در پيش گرفته، استفاده از استراتژي "چيکن" از همان ابتدا محکوم به شکست مي نمود.

در اين استراتژي که بيانگر حالتي است که دو راننده سوار بر خودرو با سرعت به سمت هم مي آيند(شاخ به شاخ) و هيچ کدام حاضر نيست کنار برود، پيروز قطعي "چيکن" در مقابل غرب مردم ايران بودند. چراکه بدون توجه به هشدار هاي آمريکا مبني بر ارجاع پرونده هسته اي به شوراي امنيت ، ايران همچنان به ادامه فعاليت هاي هستي اي صلح آميزش اصرار و ابرام نمود و هرگونه ناديده گرفتن حقوق کشورش را با افزايش عمق و گستره فعاليتهاي هسته اي پاسخ داد به قولي راننده اي که بالاخره کوتاه آمد و مسيرش را تغيير داد امريکاييها بودند نه ايران.

اما مسئله مهم و شايان ذکري که نبايد از نظر دور داشت ترکيب لغوي جديدي بود که از سوي رييس جمهور محترم مورد استفاده قرار گرفت وآن"قطار هسته اي ايران " بود که معاني و پيامهاي مهمي براي دشمنان اين مرز و بوم داشت.

نخست اينکه:

کشوري که با ايران "چيکن" ميکند نه در مقابل يک خودرو که در مقابل يک قطار در حال حرکت است و منطقي ترين حالت برخورد اتوموبيل با قطار نابودي اتوموبيل است.

دوم اينکه:

قطار بر روي ريل حرکت ميکند و هرگز قادر نيست مسيرش را تغيير دهد لذا هر کس که مي خواهد با اين قطار "چيکن"کند اگر مي خواهد زنده بماند لا جرم مجبور به تغيير مسير بوده چراکه اقتضاي قطار حرکت بر روي ريل است.

 سوم :

 اشاره به قطاري که فقط در مسير ريل حرکت مي کند . به نحوي قانون مندي و حرکت در چهار چوب را در ذهن متبادر مي سازد که به شيوه اي زيرکانه مفهوم صلح آميز بودن و قانو مند بودن فعاليت هاي هسته اي ايران را در خود نهفته دارد.

چهارم:

 آنچه ما از قطار در ذهن خود داريم لکوموتيوي است که زنجيره اي از واگن ها را در پشت سر خود دارد و اين مجموعه در کل ، قطار نام مي گيرد .

در واقع دولت ايران با اين نام گذاري به حمايت و پشتيباني قاطع مردم از موضع هسته اي و نيز بومي شدن و دنباله دار شدن دانش هسته اي در کشورمان اشاره دارد.

همانطور که ديديم مذاکره با غربي ها در دوره اصلاحات در مورد پزيرش 15 عدد سانتري فيوژ نتيجه اي نداد در حالي که ايران اکنون رقم 7000 سانتري فيوژ خود را قطعي نموده و غربي ها هم آن را پذيرفته اند و بسته حاوي پيام " freeze – freeze " که از سوي آنان پيشنهاد شد گواه بر اين مدعاست . که به معني پذيرش اين مقدار رشد هسته اي ايران و چشم پوشي از تحريم هاي بيشتر ايران به شرط توقف فعاليت هاي هسته اي مان تا همين اندازه که دست يافته ايم است. بررسي استرا تژي هايي که در دوره هاي مختلف عليه ايران به کار گيري شد .نشان از عزت و اقتدار ملي در دوره کنوني است.

 استراتژي هاي موسوم به لکه جوهر، ماشه،چماق و هويج ،پليس خوب و پليس بد و... که همگي در دولت هاي پيشين عليه کشورمان مورد استفاده قرار مي گرفت نشان از اين مسئله داشت، که غرب ايران را در حد قد و قواره خود احساس نمي کند و همواره در حال ترساندن و باج گيري از ايران است. در حالي که نوع راهبرد هايي که اکنون مورد استفاده قرار مي دهند نظير چيکن،اسنک، هويج مسموم و... نشان از عزت و اقتدار ملي ايران دارد.

امريکا که بنا بر راهبرد "لکه جوهر" در حال گسترش حظور فيزيکي و نظامي خود در سرتا سر نقاط حساس و استراتژيک جهان بود ناگهان با افزايش برد ونفوذ ايران در برخي کشورهاي جهان حتي حياط خلوت خود(آمريکاي لاتين) مواجه شد لذا مجبور به حضور در تمامي نقاطي شد که از آن پس ايران در آنجا حضور فيزيکي و معنوي دارد ، اين امر آمريکا را با خطر پراکندگي بيش از حد نيروها و به عبارتي "گسترش بيش از حد" مواجه نمود.

 اگر تا ديروز امريکا فقط در کوبا مشکل داشت امروز بايد بخش عمدهاي از توان خود را صرف ونزوئلا، نيکاراگوئه ، اکوادور و ...نمايد. در واقع استراتژي لکه جوهر به مرور زمان به تيغ دو دمي بدل گشته که خود امريکا را هم تهديد ميکند ، يکي از دلايل عمده خارج کردن نيروها از عراق و انتقال آنها به افغانستان فرار از همين اين تنگنا است.

استراتژي "اسنک" و "درياي طوفاني"، که هم اکنون از سوي امريکا عليه ايران وبرخي کشورهاي ديگر نظير چين در حال اجراست نيز محکوم به شکست است. snake Strategy (استراتژي مار) که به معني ايجاد شرايط سخت محيطي براي مهار خطر است ، به اين موضوع اشاره دارد که در زير در يايي ها ، هواپيماها و کشتي هايي که خزندگان خطرناک همچون مار را حمل مي کنند در صورت فرار يکي از آنها ،دماي هواي داخل کابين را تا چند درجه زير صفر پايين آوده لذا اين خزندگان به دليل خونسرد بودن منجمد مي شوند.

در اين هنگام گروههاي جستجو آنهارا همچون تکه هاي چوبي به سادگي برداشته و خطر رفع ميگردد. همانگونه که مستحضر هستيد استفاده از اين راهبرد هزينه بر مي باشد و ممکن است براي خود سرنشينان نيز مشکلات زيادي به وجود آورده وحتي منجر به مرگ شود(تحمل دمايي که در آن دشمن حذف شود).

کاربرد اين استراتژي به اين معناست که دشمن براي حذف و ضربه زدن به ما حاضر است هر هزينه اي حتي آسيب ديدن خود را نيز تحمل کند که نشان از قدرت و اقتدار ما و از طرفي ديگر ناچاري دشمن در مقابله با ما است. استراتژي "در ياي طوفاني" نيز تقريبا به همين معناست .

در اين استراتژي دنيا به در ياي طوفاني تشبيه مي شود. که کشتي ها و قايق هاي بزرگ وکوچک بسياري در آن شناورند .

واضح است که احتمال آسيب ديدن و غرق شدن کشتي ها و قايق هاي کوچک در اين در ياي متلاطم بيشتر از کشتي هاي بزرگ است.

به عبارتي ديگر در شرايط بحران اقتصادي کنوني (درياي طوفاني) که بنا به نظر حقير اين شرايط کاملا عمدي به منظور کنترل برخي کشورهاي در حال قدرت گرفتن طراحي شده، احتمال ضربه خوردن اقتصادهاي ضعيف(قايقهاي کوچک) خيلي بيشتر از کشورهايي با اقتصاد قوي(کشتي هاي بزرگ) است.

اما آنچه در اين ميان مغفول ماندو امريکاييها آنرا در نظر نگرفتند و به آنتي استراتژي(ضد راهبرد) عليه خودشان بدل گشت، تحريم اقتصادي جمهوري اسلامي ايران بود. در واقع امريکاييها با تحريم اقتصادي ايران و کشيدن ديواري به دور آن ، ارتباط نظام اقتصادي و بانکي ما را با دنياي خارج قطع نمودند که نتيجتا ايران جزو معدود کشورهايي بود که کمترين تاثير را از اوضاع نابسامان اقتصادي جهان پذيرفت .

اگر بخواهيم به زبان استراتژي ها سخن بگوييم اينگونه مي شود که امريکاييها قبل ازايجاد طوفان خودشان قايق موسوم به ايران را دردور ترين منطقه ممکن از مرکز طوفان قرار دادند. و آسيبي که اين قايق ديد بسيار کمتر از کشتي ها بزرگ (خود آمريکا و غرب) بود. ودر بياني ديگر قبل از اينکه دماي داخل کابين را بيش از حد پايين بياورند خودشان ايران را در مقابل سرما ايزوله کردند.

البته اين مسئله فقط شامل ايران نمي شود بلکه هدف از طراحي اين استراتژي جلوگيري از قدرت اقتصادي روزافزون کشور هايي نظير چين ، برزيل و... نيز بود.

 در مورد چين که اقتصادش شديدا به دلار هاي امريکايي وابسته است در دوران رکود اقتصادي که کسي علاقه به خرج کردن پول و واردات ندارد اقتصاد صادراتي چين به شدت آسيب پذير مي نمايد .اما اين احتمال مي رود که چيني ها براي مقابله با اين مسئله اقدام به DAMPING نمايند (فروش کالا با قيمتي کمتر از قيمت تمام شده براي توليد کننده ويا به عبارتي پرداختن سوبسيد به خريدار! ) که در اين صورت بايد ببينيم کدام يک از اين دو کشور(آمريکا و چين) زودتر از پاي در مي آيد.

البته چيني ها به اين راهبرد اکتفا نکرده و آنرا آخرين برگ برنده و کاري که مي توانند انجام دهند مي دانند چراکه اين روش اقتصادي نبوده و سود را روانه جيبهاي مشتريان مي کند. بلکه قطعا به دنبال بازار هاي ديگر خواهند گشت که نمونه آن عقد قرار داد تجارت آزاد هند با" آسه آن" بود چراکه بازار نزديک به يک ميليارد نفري هند در اختيار چين قرار داد.

 البته دولتمردان ما نبايد فراموش کنند که يکي از همين بازار هاي هدف که به شدت مورد نظر چيني هاست کشورمان ايران است . وچين به لحاظ دست و پنجه نرم کردن با آمريکا و اروپا و رهايي از دام گسترانيده آنها حتي ممکن است براي گسترش نفوذ اقتصادي خود در ايران گرو کشي سياسي نيز بکند.

به هر حال از دعواي چين و امريکا که بگذريم شرايط کنوني رکود اقتصادي در دنيا بهترين زمان براي اجراي طرح هاي اقتصادي انبساطي(تورمي) نظير طرح تحول اقتصادي در ايران است ، چراکه به نظر بنده رکود اقتصادي خارجي تا حد چشمگيري نتايج طرح هاي تورمي داخلي را خنثي خواهد نمود.

 در واقع عدو شود سبب خير گر خدا خواهد . واين پاسخ خداوند به مردمي است که راه صبر و استقامت را پيش گرفته اند.

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

ضد فراماسونری
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ضد فراماسونری و آدرس anti-33.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 7
بازدید کل : 26055
تعداد مطالب : 7
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1